سلام عشقای مامان جونم براتون بگه اخرین پنجشنبه قبل ماه رمضون واسه کار اداری بابا رفتیم مشهد و یکشنبه عصر برگشتیم. جمعه ش واسه نهار رفتیم خونه ی عمه سمانه و عمو مجید(شوهر عمه سمانه)رو هم بعد مدتها دیدیم فامیل عمو مجید همگی بودن و در کنارشون خوش گذشت . ارنیک و اتبین کلی اصرار کردن شب بمونیم ولی چون فرداش مدرسه داشتن برگشتیم خونه خودمون شما دو تا عاشق مشهد رفتن هستین و تو بازی های دو نفرتون وقتی روابطتون حسنه هست شال و کلاه می کنین و دوتایی می رین مشهد . گیتا به بردیا می گه بریم مشهد بردیا هم می گه ها بریم مشهد .حالا مشهد کجاست ؟ معمولا اتاق مهمان و زیر میز نهارخوری هم معمولا خونه مامانیه ماه رمضون هم خیلی وقت...